گل کاغذی

گل کاغذی

3 دقیقه



ایران |

دلم می‌خواست همه‌ی برچسب‌های کهنه را از تنم بکنم، همه‌ی آن‌هایی که روزی، مرا با همین زخم‌ها دیده بودند، برایم بی‌معنا شده بودند. دوستان جدیدم چیزی از گذشته نمی‌دانند، چیزی نمی‌بینند جز همین منِ بی‌نقابِ امروز. تو گفتی نترسم، از آدم‌های جدید، گفتی همه‌مان حفره‌هایی در وجودمان داریم، اما من نمی‌دیدمشان، نه در خودم، نه در تنم. تنم، پر بود از برچسب‌های فراموش‌شده‌ای که سال‌ها، حفره‌هایم را پنهان کرده بودند. و من از این وحشت داشتم. اما این جانوران، این مارمولک‌های شبانه، از من چه می‌خواستند؟ چرا به خواب‌هایم می‌آمدند؟ چرا از تاریکیِ من نمی‌گذشتند؟ شاید آن‌ها حفره‌های مرا بهتر از خودم می‌دیدند. شاید آمده‌اند تا به عمق زخم‌هایم نفوذ کنند، و همین پیکرِ لرزان را از درون، متلاشی کنند.

تهیه کننده:

ندا سنگ‌تراش

کارگردان:

ندا سنگ‌تراش

نویسنده:

ندا سنگ‌تراش

صداگذار:

علیرضا هادیان

نظرات

برای ثبت نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید!